نسخه آزمایشی
+ 0 -
ADA

فرماندار کرمانشاه روز متفاوتی را با مردم سپری کرد

آقای فرماندار بنویس از اقوام خودم است!


صبح دوشنبه فرمانداری کرمانشاه رنگ و بوی مردمی داشت؛ نیم‌روزی با میهمانان متفاوت‌. از پاکبان بدهکاری که هم پدر بود و هم مادر تا بیوه‌زنی که دنبال رضایت از خانواده عروسش و آزاد کردن پسر زندانی‌اش بود و انبوه شاکیان شوراهای روستاها.

جمعیتی که از صبح زود راهی طبقه دوم فرمانداری شهرستان کرمانشاه شده بودند، نشان می‌داد که آنان به خوبی می‌دانند فرماندار، روزهای دوشنبه را با رسیدگی به مشکلات مردم آغاز می‌کند.

«فضل‌الله رنجبر» از ساعت ۹ صبح به رسم همیشگی میزبان دغدغه‌های مردمی بود. امروز اما ترکیب میهمانان فرماندار کمی متفاوت‌تر بود؛ از پاکبان بدهکاری که هم پدر بود و هم مادر تا بیوه زنی که دنبال رضایت از خانواده عروسش و آزاد کردن پسر زندانی اش بود و انبوه شاکیان شوراهای روستاها.

 «عمو هوشنگ» یکی از شاکیان شورای روستای «گاکیه» در منطقه دورود فرامان بود که از مخالفت شورای روستا با احداث منازل مسکونی جمعی از روستائیان به ستوه آمده بود. او انبوهی از اسناد و نقشه‌های تأییدشده بنیاد مسکن را هم همراه داشت و از چندین ماه دوندگی بین ادارات خسته شده بود اما همچنان به نتیجه کار امیدوار بود.

فرماندار کرمانشاه برای او ۲ کار کرد. هم به بخشدار مرکزی کرمانشاه زنگ زد و پیگیر ماجرا شد و هم در نامه‌ای تهدیدآمیز نوشت که اگر تکلیف این روستاییان خیلی سریع مشخص نشود، پرونده شورا و دهیاری را به هیأت حل اختلاف شهرستان خواهد کشاند. رنجبر نوشت: «نباید مردم را سرگردان کرد.» عمو هوشنگ با لبخند پوشه اش را بست و از سالن خارج شد.

آقای فرماندار بنویس از اقوام خودم است!

دقایقی بعد یکی از روستائیان منطقه سراب نیلوفر در غرب کرمانشاه هم با دغدغه‌ای مشابه نزد فرماندار آمد و گفت که شورا به دلیل مشکلات داخلی اجازه ساخت مسکن را به او نداده‌ است.  رنجبر وقتی اعتراض این روستایی را شنید، آهی کشید و سری تکان داد و آن‌چنان قلمش را در پیوست نامه به گردش درآورد که گویا دلش از اهالی شوراها پر است. نه‌فقط شوراهای روستاها که حتی شورای شهر کلان‌شهر کرمانشاه که ۶ ماه خون به دل همه کردند تا در نهایت به انتخاب شهردار رضایت دادند.

فرماندار در نامه خود خطاب به بخشدار مرکزی کرمانشاه نوشت که با «مسئولیت شخصی اینجانب نسبت‌ به حل مشکل متقاضی مسکن روستایی اقدام شود». رنجبر گفت: ظاهر این دستور شاید قانونی نباشد اما حل مشکل مردم یک وظیفه قانونی و شرعی است. 

یکی از پرسنل روزمزد شهرداری کرمانشاه هم دیگر شهروندی بود که با لباس کار به فرماندار پناه آورده بود. او از چند سال پیش از همسرش جدا شده و این روزها هم مشغول نگهداری از معلول ۱۹ ساله و پسر دوازده‌ساله خود است و هم صبح و عصر در شهرداری کرمانشاه مشغول پاکیزگی شهر. اما اکنون در یک مخمصه گیر افتاده‌ و سرگردان است. سازمان تامین اجتماعی تنها ۲ روز به او فرصت داده که پولی که بابت درمان به حسابش واریز شده، برگرداند. تامین اجتماعی گفته که پول به‌اشتباه و به‌صورت غیرقانونی به حساب شما واریز شده‌ است.

فرماندار هم که حال‌ و روز پریشان او را دید، دست به قلم شد و از مدیرکل تامین اجتماعی خواست مراعات این پاکبان زحمت‌کش را بکند. رنجبر از خانم زنگنه، نماینده بهزیستی که در گوشه‌ای از جلسه به انتظار دستورات فرماندار نشسته بود، خواست که برای فرزند معلول آقای عالیخانی هم فکری بکند. 

آقای فرماندار بنویس از اقوام خودم است!

-«پسرم از ۶ سال پیش در زندان است». این را خانم امیری، بیوه زنی گفت که یک دختر معلول هم داشت.

فرماندار پرسید چرا؟

- با همسرش مشکلات زیادی داشتند و بعد از یک عصبانیت آنی و نادانی، مرتکب قتل او شد. اکنون چندین سال است به این در آن در می‌زنم و با پرداخت ۱۴۰ میلیون تومان، توانستم رضایت تعدادی از ورثه را بگیرم اما برای گرفتن رضایت کامل و آزادی پسرم، ۱۶۰ میلیون تومان دیگر نیاز دارم اما کسی به من وام نمی‌دهد.

فرماندار به او قول داد که با کمیته امداد و ستاد دیه برای آزادی پسرش رایزنی کند.

آقای فرماندار بنویس از اقوام خودم است!

درخواست‌های مردم از فرماندار فقط مشکلات شخصی نبود. دو نفر از اهالی روستای «چگنی» از آسفالت نشدن جاده روستا گله‌مند بودند. آنان گفتند با وجود این‌که فرمانداری کرمانشاه اجرای این طرح را مصوب کرده اما هنوز خبری از اجرا نیست. رنجبر تلفن همراهش را برداشت و معاون راهداری استان را روی خط آورد که پاسخ شنید: «آقای فرماندار این پروژه از طرح‌های اولویت‌دار ماست و حتما آن را با جدیت پیگیری می‌کنیم». اهالی روستا هم دست به سینه گذاشتند و با ادای احترام به رنجبر به روستا برگشتند.

مشکلات برخی مراجعه‌کنندگان هم جالب بود. آنجاکه یک مرد میان‌سال از بسته شدن قلیان سرایش ناراحت بود یا خانم جوانی که فقط برای تشکر از مردم‌داری فرماندار آمده بود.

-«آقای فرماندار بنویس که از اقوام خودم است تا کمک بیشتری بکنند.» این را یک خانم میان‌سال کم‌بضاعت گفت که مسئول نگهداری از یک بیمار سرطانی است و توان پرداخت هزینه‌های درمانی او را ندارد.

رنجبر او را به نماینده کمیته امداد ارجاع داد تا حمایت مالی کنند و در عین حال نامه‌ای هم برای حمایت های بیشتر از او نوشت.

او وقتی خواست برود، آرام در گوش فرماندار گفت که پسر جوانم لباس مناسبی ندارد. این را وقتی فهمیدیم که فرماندار به مسئول دفترش اشاره کرد که یکدست از کت و شلوارهای اهدایی را به او بدهند. این خانم وقتی کت و شلوار را تحویل گرفت، گفت: برای آن یکی پسرم، ژاکت ندارید؟!

آقای فرماندار بنویس از اقوام خودم است!

نماینده کمیته امداد در این دیدار مردمی به خبرنگار ایرنا گفت: بیشتر مراجعات و درخواست‌های مردم تقاضای کمک مالی و معیشتی است.

به گفته‌ آقای ظفرنمون، مشکلات متعدد اقتصادی در ۲ سال اخیر سبب شده که افراد بیشتری درخواست تحت پوشش قرار گرفتن در کمیته امداد را داشته باشند.

رنجبر پس‌از یک‌ونیم ساعت و رسیدگی به مشکلات حدود ۵۰ نفر از شهروندان، از سالن جلسات خارج شد اما این تازه آغاز رسیدگی سرپایی به مشکلات جمع دیگری از شهروندان بود که در طبقه دوم فرمانداری جمع‌شده بودند.

فرماندار کرمانشاه به خبرنگار ایرنا گفت: در جریان دیدارهای مردمی دو اتفاق مرا بسیار ناراحت می‌کند؛ یکی این‌که درخواست‌های مردمی مشمول مرور زمان شود و به‌سرعت حل نشود و دوم جوانان بیکاری که تقاضای شغل دارند اما کاری از من برای آنان ساخته نیست.

فضل‌الله رنجبر درعین‌حال عنوان کرد: البته مواردی که به‌سرعت به نتیجه می‌رسد و مشکل مردم حل می‌شود، انگار روح مرا آزاد می‌کند و احساس آرامش می‌کنم.

به گفته‌ او دو دلیل برای حجم بالای مراجعه‌کنندگان ناراضی به فرمانداری وجود دارد: نخست این‌که در برخی از ادارات شهرستان احساس مسئولیت و دلسوزی برای حل مشکلات مردم وجود ندارد و ادارات به‌ شدت به قوانین و مقررات خشک پای‌بند هستند و انعطاف لازم برای حل مشکل را ندارند؛ دیگر اینکه مشکلات و گرفتاری‌های روزمره مردم بیشتر شده و همین دو موضوع سبب پناه آوردن جمع زیادی از شهروندان به فرمانداری می‌شود.



اوقات شرعی
آب و هوا